بهمن ۲۵، ۱۳۸۶

نقش اسلام در جایگاه زن مسلمان در ایران

از روز اول همه تقصیرها به گردن فریب کاری های حوا افتاد. وقتی خدا هیچ زنی را به پیغمبری مبعوث نکرد. وقتی زن مزرعه مرد شد. وقتی زن ناقص العقل شد. وقتی تمام القاب رکیک و اعمال شنیع به زن ربط داده شد. وقتی اجازه تعدد زوجات را به مرد دادند. وقتی لقب فاحشه را فقط به زن دادند. وقتی که به زن گفتند در خانه بخت باید با لباس سپید بروی با کفن سفید خارج شوی. وقتی به زن گفتند خودت را بپوشان چون تو باعث گناه می شوی. وقتی فقط حجاب را برای زن درست کردند. وقتی به زن می گویند برای هر چیز از مردت باید اجازه بگیری و.... و وقتی خود زنان حاضرند هر بلایی به سرشان بیاورند و صدایشان در نیاید ... معمولا می شنوید که اسلام بود که به زن در جامعه ارزش و جایگاه داد ولی حقیقت امر این است که دقیقا عکس این عمل در ایران اتفاق افتاد برای تایید گفته ام نگاهی به جایگان زن در ایران قبل اسلام و ایران مسلمان می اندازیم زن موجودی است مزین به اسرار و شگفتیهای فراوان و در سایه این شگفتیها زندگی عالم بشریت در تكاپو و تداوم است.زنان دارای لطافت و ظرافت و احساس فوق العاده زیبایی هستند كه این خصوصیت و اوصاف آنان سبب برجستگی و سرآمدیشان نسبت به دیگر مخلوقات الهی شده است.یكی از زیباترین و برجسته ترین صفات زن كه تربیت و پیشرفت انسان در دنیای سرد و بی روح را موجب شده "احساس زیبای" مادری آنان است.كلمه "زن" از "زادن" و "زاییدن" و "اضافه شدن" آمده است که معنی زندگی بخش و زنده بودن را می دهد.زن تداوم دهنده نسل بشر و موهبت و رحمتی و هدیه ای از طرف خداوند به مرد است زن همواره با توجه به تمدن در دوره های مختلف در طول تاریخ دارای ارزش و احترام بوده و از دیر باز جایگاه و پایگاه متغیری در جهان داشته است.زنان در پیشرفت تمدنها و ترقی فرهنگها پا به پای مردان تلاش کرده اند.زن موجودی است كه مرد برای دستیابی به كمال نیازمند وجود اوست و همین طور بر عكس، زیرا هر كدام بدون دیگری ناقص هستند و تنها در كنار هم می توانند به كمال برسند.زنان در طول تاریخ گاه مورد احترام و ارزش بوده و گاهی مورد ظلم و بی مهری قرار گرفته اند .در ایران باستان زنان به عنوان یكی از متمدن ترین اقوام جهان دارای جایگاه بسیار بلند و مقامی بس ارجمند بوده اند.ایرانیان نه همچون اعراب زن را ننگ دانسته و نه همچون یونانیان آنرا مظهر شهوت و عیاشی مردان قلمداد كرده اند، بلكه او را موجودی مقدس و پاك كه لازمه حیات است دانسته و مقام او را ارج نهاده اند.از نشانه های عظمت و بزرگی كوروش تدوین اولین منشور حقوق بشر است كه هم اكنون در موزه بریتانیا نگهداری می شود این منشور مدركی است برای اثبات عدالت جنسیتی ، به گونه ای كه كوروش توجه خاصی به مقام و شخصیت زن بعنوان تربیت كننده نسل آینده داشته است.در زمان كوروش زن حامله حق كار كردن نداشته و به دستور وی برای زنان حامله جیره و حقوق ماهیانه تا هنگام تولد نوزاد در نظر گرفته شده بود.زنان در طول تاریخ ایران دارای جایگاه و ارزش بوده اند تا آنجا كه در كتاب مقدس زرتشتیان (اوستا) هیچ مردی از لحاظ اخلاقی و مذهبی بر زنان ارجحیت ندارد و شعار اصلی زرتشتیان یعنی گفتار نیك، كردار نیك و پندار نیك برای مردان و زنان توصیه شده است . خصایل زن خوب ، پارسا و با عفت شعار اصلی زرتشتیان بوده است. به جرات می توان گفت زن در ایران قبل از اسلام و در دوره ساسانی جایگاه بسیار بالایی داشته و به عنوان یكی از اعضاء مهم جامعه در مسایل مختلف شركت می كرده است به گونه ای كه گاه تصمیم گیریهای نهایی را انجام داده است .تا جایی که چند تن از پادشاهان ایرانی زن بودند كه از جمله آنان "آذر میدخت " دختر خسرو پرویز را می توان نام برد.این موضوع نشان از برابری حقوق زن و مرد از هر لحاظ در این دوره دارد.زنان در ایران باستان دارای آنچنان ارزش و شخصیتی بودند كه حتی در میان ادیان جایی باز كرده بودند و بزرگ و ستودنی قلمداد می شدند ، چنانچه در آیین زرتشت یك روز از سال به نام روز زن نامگذاری شده است.مردم ایران روز پنجم اسپندارمد "اسفند " را جشن می گرفتند و به آن عید زن می گفتند ، در این روز مرسوم بود كه مردان باید برای زنانشان هدیه هایی ارزنده تهیه کرده و به آنان تقدیم کنند كه این مراسم در ایران باستان "مزدگیران" نام داشت و تقدیر و تشكری از زحمات زن محسوب می شد.انسانها همواره در طول تاریخ در پی مدلی تكامل یافته تر از خود در همه زمینه ها بودند تا راه زندگی خود را بر روال همان مدل شبیه کنند، این مدل گاه به صورت اسطوره هایی در اعتقادات و باورهای یك قوم جایگاهی خاص یافته بود كه این حقیقت شناسه های فرهنگی یك ملت را نشان می دهد. گاه این اسطوره ها چنان در دل یك ملت راه یافته اند كه به مرور به صورت خدایانی بزرگ در آمده و مورد ستایش و عبادت قرار گرفته اند. یكی از این اسطوره ها كه به مرحله الهه بودن و خدایی رسیده و در ایران باستان از اهمیت بسیاری برخوردار است "ناهید" الهه زنان نامیده شده است.ناهید به عنوان الهه زنان قبل از اسلام ، خدایی مونث بوده كه به اعتقاد آن دوران بر تمام اعمال و رفتار زنان نظارت دارد و از آنان خشمگین یا خشنود می شود و به هنگام نیاز به آنان كمك می كند.ایرانیان برای این الهه معابدی ساختند و مجسمه هایی درست كردند و بصورت نماد در داخل معابد قرار دادند كه یك نمونه از آن در "سراب " استان كرمانشاه است.این الهه موسوم به الهه مادر است.به اعتقاد ایرانیان ناهید ، خدای پاكی و بی آلایشی و الهه بارداری است و به هنگام زایمان به كمك زنان می آید.ناهید برای مردان نیز قابل ستایش بوده است زیرا این الهه به عنوان اسوه زنان ایرانی ، دارای پاكی و عفت و شخصیت بسیار بالایی مملو از وقار و متانت و دوستدار عصمت است. حال به جایگاه زن در اسلام می پردازیم . در روايت آمده كه محمد بن عبداللّه بسال دهم هجري، هنگام حجه الوداع به پيروانش چنين توصيه نمود: "زنان اختياري از خود ندارند و اسير مردانند. درباره آنها نيكي كنيد." اگر دقت كرده باشيد، مي بينيد مبلغين اسلامي، خصوصاً آنها كه در مواجهه با ايده هاي مترقي و پيشرو در جهت رهائي زن ـ و مشخصاً ايده هاي كمونيستي ـ شديداً احساس ضعف مي كنند، هميشه بخش دوم اين توصيه را يادآوري مي نمايند: "درباره آنها نيكي كنيد." انگار نه انگار كه زن در بخش اول موجودي بي اختيار و اسير مرد معرفي شده و در واقع آن نيكي، نيكي كردن زندانبان به اسير، نيكي كردن صاحب اختيار به موجودي تابع را معنا مي دهد. "بي اختيار و اسير" بروشني جايگاه زن در جامعه و در خانه را از ديد تدوين كننده دين اسلام نشان ميدهد. اين جزئي از اسلام ناب محمدي است؛ جزئي از ديدگاهي است كه بخشي از جامعه ـ نيمي از جامعه ـ را اسير و برده نيمي ديگر مي سازد. و اين منطق، درست در انطباق با منطق غالب سلطه گري بخشي بر بخش ديگر جامعه است.در سوره "نساء" آيه 34 اين سوره مي خوانيم كه: "مردان بر زنان استوارند".برهمين پايه، حقوق مدني غيريكساني براي زن و مرد در اسلام در نظر گرفته شد. اما علت اين نابرابري از زبان قران بسيار جالب است. در سوره نساء آمده است كه: "چون خداوند افراد بشر را غيرمتساوي آفريده، بعضي را بر بعضي ديگر برتري داده است." در سوره نساء آمده است: "اگر زن شما در مقام نافرماني و سركشي برآمد، نخست او را پند دهيد، اگر براه نيامد و اطاعت نكرد او را تبیه کنید."كتك زدن همسر، يكي از شنيعترين جنبه ستم بر زنان است كه امروز نيز بقوت در جامعه ايران مشاهده مي شود. اين كار هيچ فرقي با شكنجه در زندانها ندارد. شكنجه اي كه بقصد به تسليم واداشتن، يا انتقام جوئي از شورش حق طلبانه و روح مبارزه جوي زنان ستمديده اعمال مي شود.بهتر است به نمونه آیاتی که درمورد زنان گفته شده توجه کنید تا متوجه شوید چقدر اسلام به زنان بها داده استآیه 227 سوره بقره: ......زنان را بر شوهران حقوق مشروعی است چنانچه شوهران بر زنان لیکن مردان را بر زنان فزونی و برتری است.....آیه 281 سوره بقره: ..... اگر مدیون سفیه و فقیر است و صلاحیت امضا ندارد ولی او به عدل و درستی امضا کند و دو تن از مردان را به گواه آرید و اگر دو مرد نیابید یک تن مرد و دو زن هر که را طرفین راضی شوند گواه گیرند...(توجه کنید که حتی گواهی دادن زنان مشروط بر این است که دو مرد یافت نشود)آیه 2 سوره نساءاگر بترسید که مبادا درباره یتیمان مراعات عدل وداد کنید پس آن کس از زنان را به نکاح خود آرید که شما را نیکو و مناسب با عدالت است.دو یا سه یا 4آیه 10 سوره نساءحکم خدا در حق فرزندان شما این است که پسران دو برابر دختران ارث برندآیه 11 سوره نساءسهم ارث شما مردان ازترکه زنان نصف است در صورتی که آنان را فرزند نباشد.... و سهم ارث زنان ربع ترکه شما مردان استآیه 18 سوره نساای اهل ایمان برای شما حلال نیست که زنان را به اکراه و به جبر به میراث گیرید(یعنی اگر اکراهی در کار نبود آنان را نظیر یک کالا می توانید به ارث ببرید)آیه 34 سوره نسامردان را بر زنان حق تسلط و نگهبانی است به واسطه آن برتری که خدا بعضی را بر بعضی مقرر داشته و هم به واسطه آنکه مردان از مال خود باید به زنان نفقه دهند. پس زنان شایسته و مطیع انهایند که در غیبت آنها حافظ حقوق شوهراتشان باشند و آنچه را که خدا به حفظ آن امر فرموده نگه دارند و زنانی که از مخالفت و نافرمانی آنان بیمناکید باید نخست آنها را موعظه کنید . اگر مطیع نشدند ار خوابگاه آنها دوری گزینید باز مطیع نشدند آنها را به زدن تنبیه کنید .....اینها نمونه هایی از آیاتی بودند که درباره ارج قرب زنان در قرآن آورده شده است. اگر شمار احادیثی که زن را جزو مایملک مرد می داند و بدون اجازه او حق بیرون رفتن از خانه ندارد و اگر چنین کند تا وقتی به خانه بر می گردد مورد لعن و نفرین فرشتگان قرار می گیرد ،به این آیه های قرآنی اضافه کنیم متوجه خواهید شد که ریشه این تبعیض در اسلام است نه در ایراناز حضرت علی فقط 48 پسر به جا مانده است.کم امامی پیدا می شود که زنان آنها از 5 تجاوز نکند. چند زنی بعضی از مردان هم در دوره اسلامی با پذیرفتن اینکه تعداد زنان از مردان بیشتر بوده به هیچ وجه توجیه پذیر نیست. زیرا ممکن است شرایطی در جامعه بوجود بیاید که تعداد زنان بر تعداد مردان فزونی یابد . آیا این توجیه پذیر است که زنان نیز چند شوهر داشته باشند.؟ از طرفی اگر باور دارید که عرب دوره جاهلیت دختران خود را زنده به گور میکرده پس چگونه تعداد زنان از مردان بیشتر بوده است؟در اصل موضوع زنده به گور شدن دختران در زمان جاهلیت دروغی بیش نیست. تنها قبیله بنی تمیم بود که به این عمل ننگین دست می زد. آن هم به این دلیل که وقتی دختر رئیس این قبیله در یکی از جنگها به اسارت میرود وقتی شرایط آزادی فراهم می شود به این دلیل که عاشق یکی از پسران قبیله غالب می شود حاضر به بازگشت به قبیله خود نمی شود و پدر هم آنچنان خشمگین می شود که تصمیم می گیرد فرزندان دختر خود را از این پس زنده به گور کند.در ضمن جنگ هم در آن زمان تنها منحصر به مردان نبوده است. تعدادی از شهدا در جنگ احد زنان بودند.زنان هم در آن زمان کم عقل تر و عقب افتاده تر از مردان نبودند که حضرت علی فرمایش دادند هرگز با زنان مشورت نکنید.زنان پیش از اسلام منزلتی بیشتر از پس از اسلام داشتند خدیجه خودش به راحتی وارد کار تجارت شده بود. به واسطه او بود که حضرت محمد توانست دین خود را گسترش دهد. زنان شاعر نیز در آن جامعه کم نبودند.در جامعه ایرانی که وضع زنان بهتر از عربستان بود. زنانی چون آزرمیدخت به پادشاهی رسیدند. . زنانی چون پاریزاتیس ، زن داریوش دوم اگر چه پادشاه نبود اما در عمل او بود که فرمانروایی می کرد. نهج‌الفصاحه شامل 3227 جمله‌ي كوتاه يا تقريبا كوتاه است كه پاينده از آن‌ها به عنوان كلمات قصار نام برده است. در ادامه‌ي كتاب، بخشي به خطبه‌هاي حضرت محمد و بخشي هم به تمثيلات او اختصاص داده شده است. در مجموع 3227 كلمه‌ي قصار ۱۵۷ بار از زنان صحبت شده است كه عموما بر روي اين محورها تنظيم شده است: اسارت زنان در خانه‌ي مردان، مكر و شيطنت‌ عموم زنان، لزوم پرهيز از زنان بد و خوب، وجوب اطاعتٍ زنان از مردان؛ حتا اگر اين مردان ستمگر باشند، و در نهايت سجده در مقابل مردان.حال به این نکته توجه کنید که زنان اساسا از اهالي دوزخ هستند و بيشترين ساكنان جهنم را تشكيل مي‌دهند. به اعتقاد پيامبر اگر جهاني بدون زنان ساخته مي‌شد، مردان آسان‌تر مي‌توانستند به بهشت بروند. اين نمونه‌ها، استنتاج من از كلام خود حضرت محمد است. اكنون مي‌پردازم به بررسي كوتاهي در اين كتاب و نگاهي به ديدگاه حضرت محمد در مورد جماعت زنان! پرهيز از زنان در ديدگاه محمد جايگاه ويژه‌اي دارد: از دنيا بترسيد و از زنان بپرهيزيد؛ زيرا شيطان، نگران و در كمين است و هيچ‌يك از دام‌هاي وي [شيطان] براي پرهيزگاران مانند زنان مورد اطمينان نيست ش50 ص 164 محكم‌ترين سلاح شيطان هم زنان هستند. (ش970، ص 350) به همين دليل و هزار‌ها دليل ديگر مبني بر مكر زنان، اي مردان مسلمان، بر شما واجب است كه: از بي لباسي براي نگه داري زنان [در خانه] كمك جوئيد؛ زيرا زن وقتي لباس فراوان و زينت كامل دارد، مايل به بيرون رفتن است. (ش 282 ص 209) با زنان هم اساسا نبايد گفت‌و‌گو كرد؛ چرا كه هرگاه مردي با زني خلوت كند، حتما قصد او مي‌كند. ش1004، ص 356 تاكيدهاي ديگري هم بر عريان نگه داشتن زنان شده است. اعرو والنساء يلز من الحجال. زنان را بي لباس بگذاريد تا در خانه‌ها بمانند. (ش343، ص 220 هر زني كه بدون اجازه‌ي شوهرش از خانه بيرون برود، مورد خشم خداست تا به خانه برگردد، يا شوهرش را راضي كند. (ش۱۰۲۰ ، ص 359) فتنه‌ي اساسي براي مردان مسلمان اين است كه زنانشان زينت و آرايش كنند، عطر بزنند، و با لباس‌هايي فاخر، پا به معابر عمومي بگذارند! فتنه‌ي سخت را ديديد و صبر كرديد و من از فتنه‌[اي] سخت‌تر بر شما بيم دارم كه از طرف زنان مي‌آيد؛ هنگامي كه النگوي طلا به دست و پارچه‌هاي فاخر به بر [مي‌]كنند (ش314، ص 215 از هيچ فتنه‌اي كه خطرناك‌تر از زن و شراب باشد، بر امت خويش بيم ندارم (ش2611، ص694 زناني كه آرايش مي‌كنند، عطر مي‌زنند و به معابر عمومي پاي مي‌گذارند، حكم زناكاران را دارند. جهاد زنان، شوهرداري خوب است. (ش 1403، ص 449 بهترين مسجد زنان، كنج خانه‌ي آنهاست.? (ش 1532، ص 474 نمازي كه زن، در تاريك‌ترين گوشه‌ي خانه‌ي خود كند، از همه‌ي نماز‌هاي او نزد خدا محبوب‌تر است ش 2588، ص 690 خطبه 80 نهج البلاغه، نظر امام علی در مورد زنان، پس از جنگ جمل.متن عربی:بعد فراغه من حرب الجمل، في ذم النساء مَعَاشِرَ النَّاسِ، إِنَّ النِّسَاءَ نَوَاقِصُ الاِِْيمَانِ، نَوَاقِصُ الْحُظُوظِ، نَوَاقِصُ الْعُقُولِ: فَأَمَّا نُقْصَانُ إِيمَانِهِنَّ فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاةِ وَالصِّيَامِ فِي أَيَّامِ حَيْضِهِنَّ، وَأَمَّا فَقُعُودُهُنَّ عَنِ الصَّلاةِ وَالصِّيَامِ فِي أَيَّامِ حَيْضِهِنَّ، وَأَمَّا نُقْصَانُ عُقُولِهِنَّ فَشَهَادَةُ امْرَأَتَيْنِ مِنْهُنّ كَشَهَادَةِ الرَّجُلِ الْوَاحِدِ، وَأَمَّا نُقْصَانُ حُظُوظِهِنَّ فَمَوَارِيثُهُنَّ عَلَى الاََْنْصَافِ مِنْ مَوارِيثِ الرِّجَالِ؛ فَاتَّقُوا شِرَارَ النِّسَاءِ، وَكُونُوا مِنْ خِيَارِهِنَّ عَلَى حَذَرٍ، وَلاَتُطِيعُوهُنَّ فِي المَعْرُوفِ حَتَّى لاَ يَطْمَعْنَ فِي المُنكَرِترجمه علامه محمد تقی جعفری:خطبه‏ايست از آن حضرت‏پس از اتمام جنگ جمل درباره زنها ايراد فرموده استاى مردم،ايمان زنان ناقص است، برخوردارى زنان از سهم الارث‏ناقص است، عقول آنان ناقص است، دليل نقصان ايمان زنان بازنشست آنان‏در ايام حيض‏از نماز و روزه است، دليل نقصان عقول آنان تساوى‏شهادت دو زن با يك مرد است، دليل نقصان برخوردارى آنان از سهم الارث‏اين است كه نصف سهم الارث مردان است. از زنهاى پليد بترسيد و از خوبان‏آنان برحذر باشيد، در كارهاى نيكو از زنان اطاعت مكنيد، تا در كارهاى‏زشت طمعى نورزند. ‏شكی نيست كه سخن بالا يك قانون كلى و همگانى درباره عموم زنان‏نيست،بلكه با توجه به اينكه:اين خطبه بعد از جنگ جمل و آنهمه خون ريزيهائى‏كه به وسيله عايشه رخ داد،از امام(ع)صادر شده،درباره دسته خاصى اززنان است كه در اين گونه مسيرها گام برميدارند،و گرنه چه كسى مى‏تواند انكار كند كه در پيشرفت اسلام زنان بزرگ و با شخصيتى همچون خديجه،و فاطمه زهرا و زينب كبرى و جمعى از زنان مبارز و دانشمند شركت داشته‏اند،و براى پيشرفت اسلام و اجراى حق و عدالت‏بزرگترين‏فداكارى را به خرج داده‏اند و با ايمانى محكم و تفكرى عالى،مردان خودرا با تمام وجود در اين مسير حمايت مى‏كردند،و على(ع)نيز براى آنها احترام‏فوق العاده قائل بود.نامه ۳١ نهج البلاغه : وایاک و مشاورة النّساء فانّ رایهنّ الی افن و عزمهن الی و هن و... ...از رای زدن بازنان بپرهیز،زیرا ایشان را رایی سست و عزمی نا توان است با پرده نشینی،نگاه آلوده شان را راه ببند که سخت گیری در پرده نشینی آنان،ماندگاریشان را افزون کند.خارج شدن زنان از خانه بدتر نیست از اینکه کسی را که به او اطمینان نداری به خانه در آوری.(یعنی هر دو اینها به یک اندازه میتواند خطرناک باشد)اگر توانی کاری کنی که جز تو را نشناسند،چنان کن. کاری که بدور از توان اوست بدو مسپار زیرا زن چون گل ظریف است نه پهلوان خشن.گرامی داشتن او را از خدمگذران و او را به طمع میانداز چندان که دیگری را شفاعت کند.زنهار از رشک بردن و غیرت نمودن نابجا،زیرا سبب میشود که زن درستکار به نادرستی افتدو زن به عفت آراسته را به تردید کشاند. حال قضاوت را به عهده خودتان می گذارم که آیا اسلام جایگاه بالایی برای زن در جامعه ایرانی ساخته یا باعث شده که زن ایرانی امروز در این جایگاه در جامعه قرار بگیرد که نتواند خیلی از کارهایی که حق انجام دادن آن را به عنوان یک انسان دارد انجام دهد.آیا به نقش اسلام در ارزش دادن به مقام زن اعتقاد دارید وقتی زنی را پرهیزگار به شمار می اورد که وجودش را به خدمت به مرد اختصاص دهد و زندگی اش را وقف چهار دیواری خاه و آشپزی می کند بگذریم از آنکه زن در اسلام موجود ضعیفی است که برده زایش می یابد ، اسیر زندگی می کند محروم میمیرد . پرفسور "مکدونالد " جایگاه زن را در اسلام به شرح زیر بیان می کند :تردید وجو ندارد که وضع زن در اسلام در واقع مولود چگونگی فکر و نظر شخص محمد نسبت به زنان بوده است . تمام مدارک و نوشته ها نشان می هد که ارزش پست خانوادگی و اجتماعی زن در اسلام ناشی از تابعیتی است که محمد میل داشته است زنان نسبت به یک رهبر سیاسی و مذهبی مانند شخص او داشته باشد. به گونه بسیار کوتاه می توان گفت که اگر محمد پس از مرگ خدیجه تنها با یک نفر ازدواج میکرد و به سبب حسادت که نسبت به زنانش داشت انها را مکلف به پوشیدن سر و روی خود با چادر نمی کرد ، زنان امروز وضع آزادتری داشتند ، مردان نسبت به زنان اختیار نامحدود نداشتند و شخصیت انسانی زنها در کنج خانه ها و در ژرف چادر های سیاهشان زندانی نمی شد .و در آخر به این نکته توجه کنید که چرا هر گاه از زن در قران سخنی به میان آورده شد پس از یکی از کلمات "اسارت زنان در خانه‌ي مردان، مكر و شيطنت‌ عموم زنان، لزوم پرهيز از زنان بد و خوب، وجوب اطاعتٍ زنان از مردان ، و در نهايت سجده در مقابل مردان و .." آورده شده .

2 Comments:

At ۱:۱۱ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

ای رافضی خبیث
الله تو و خانواده ات را یا هدایت کنه و یا اگه هدایت شدنی نیستید از این دنیا ببرد تا شر حیوانات خبیثی مثل شما با این تفکرات شیطانی کم بشود ...
نحن مسلمون
یا ایها النبی جاهد الکفار و اغلظ علیهم
باید سر شما را با چاقوی کند برید
اگه تو الان اینجا میبودی به تو 80 ضربه حد میزدم
لعنة الله تعالی علیکم
هیهات هیهات لما توعدون

 
At ۷:۵۹ بعدازظهر, Anonymous ناشناس said...

این که گفت ای رافضی نمونه کامل یک لا مذهب درلباس مذهب است اقای سکولاریست بفهم

 

ارسال یک نظر

<< Home