تیر ۱۹، ۱۳۸۵

اصلا خوشحال نيستم


الله من از اين كه به دنيا آمده ام و بزرگ شده ام اصلا خوشحال نيستم. چون من مجبورم كه با فقر و بی عدالتی بيماری و نبود آينده ای روشن برای خود و خانواده ام مواجه بشوم. من فكر می كردم كه تو ايمان ما را بوسيله آن بلايا می سنجی بنا براين بعضی مردم کشورم راهی پيدا كردند كه به سرزمين كفار مهاجرت كنند. الله من می دانيم كه اگر تو از نيت اصلی این مردم از اين مهاجرت مطلع بشوی حتما آنها را مي بخشی. آنها می خواستند اين كافران را به اسلام دعوت كنند و در كنار آن زندگی راحتي را براي خود و فرزندانشان حد اقل از نظر مادی تامين كنند. همچنين آنها می خواستند مساجدی را در اطراف شهرهای اين كافران بسازند. اين بزرگترين آرزوی آنها بود. الله تو فكر نمی كنی كه اين يك فكر مبتكرانه بود به اين وسيله آنها می توانستند با يك تير دو نشان بزنند. من در تلویزیون و اینترت و ماهواره ديديم كه در کشورهای دیگر زنان حجاب ندارند اول خجالت می كشيديم به اين زنهای بی حجاب نگاه كنيم من قوتا به راهنمايی تو عمل كردم نظير اين آیه
سوره نور24:30 : بگو مردان مومن چشمهايشان را بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند و الله به هر چه می كنيد آگاه است. ما فكر كرديم اينها مثل فاحشه ها هستند و خود را در معرض تجاور فرار می دهند ولی با كمال تعجب ديديم اين اين زنان بی حجاب در سرزمين كفار به ندرت مورد اذيت و آزار و يا تجاوز جنسی قرار می گيرند. چطور همچين چيزی امكان دارد؟ چون زنهای ما با وجود اينكه حجاب را رعايت می كنند اما هنوز احساس امنيت نمی كنند چرا بايد اينطور باشد. ای الله ما در طول زندگی غذا های حلال خورديم ما هرگز غذاهايی را كه از طرف تو ممنوع شده بود نخورديم. حتی در سرزمين كفار ما هر روز حدود چند مايل رانندگی می كرديم تا غذای حلال بخوريم. هر چند كه ممكن بود آن غذاهای حلال سالم نباشند ولی ما ترجيح می داديم كه غذاهای حلال بخوريم تا اينكه غذاهای بهداشتی و سالم اين كافران را. بنا براين ما به ندرت مكدونالد مرغ كنتكی بريان ....... و يا غذاهای آماده ديگر را خورديم ما افتخار می كنيم كه اين غذا ها را اگر چه سالم و بهداشتی بودند نخورديم. ما افتخار می كنيم كه به فرمايشات گوش فرا داديم. الله می دانی چرا اين كار را كرديم؟ به اين دليل كه خودت گفتی كافران نجس هستند ببين اين چيزی هست كه تو خودت به ما گفتی سورهُ توبه9:28: ای اهل ايمان حقيقتا كافران نجس می باشند. پس بنا براين از امسال به آنها اجازه ندهيد كه به مسجدالحرام وارد شوند و اگر از فقر می ترسيد الله اگر بخواهد به زودی از مرحمت خود شما را بی نياز می كند و الله دانا و عاقل است. الله ما ايمان كامل به گفته های تو داريم وقتی كه اين كافران برای يك ميهمانی ما را به خانه هايشان دعوت می كنند وانمود ميكنيم كه افق فكری ما باز است وقتی ما به اين ميهمانيها می رفتيم به دقت دنبال علائمی كه حرام بودن اين غذا ها را مشخص كند ميگشتيم بيشتر اوقات ما فقط آبميوه می خورديم و لب به هيچ غذايی نمی زديمِ به ميزبان می گفتيم گرسنه نيستيم يا اينكه می گفتيم مريضيم. الله تو فكر نمی كنی اين يك از خود گذشتگی بزرگ از طرف ما برای بزرگداشت فرامين تو بود؟ اگر به اشتباه ما غذای حرام مصرف كرديم ما را به خاطر اين اشتباه ببخش فكر می كنيم اينچنين خطاهايی از طرف تو بخشودنی است. ببين خودت در قرآن چه گفتی : سوره بقره 2:173: به تحقيق الله بر شما حرام گردانيد مردار و خون و گوشت خوك و هر كشته ای كه به غير از نام الله ذبح شده باشد ولی اگر به دليل احتياج به خوردن آن مجبور شود در صورتی كه تمايل نداشته باشد و از اندازهُ سدّ رمق نيز تجاوز نكند. گناهی بر او نخواهد بود كه به قدر احتياج صرف كند كه محققا الله در حق خلق آمرزنده و مهربان است.
سوره نور24:30 : بگو مردان مومن چشمهايشان را بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند و الله به هر چه می كنيد آگاه است. من فكر كردم اينها مثل فاحشه ها هستند و خود را در معرض تجاور فرار می دهند ولی با كمال تعجب ديدم اين اين زنان بی حجاب در سرزمين كفار به ندرت مورد اذيت و آزار و يا تجاوز جنسی قرار می گيرند. چطور همچين چيزی امكان دارد؟ چون زنهای ما با وجود اينكه حجاب را رعايت می كنند اما هنوز احساس امنيت نمی كنند چرا بايد اينطور باشد؟

ای الله ما در طول زندگی غذا های حلال خورديم

ای الله ما در طول زندگی غذا های حلال خورديم ما هرگز غذاهايی را كه از طرف تو ممنوع شده بود نخورديم. ما ترجيح می داديم كه غذاهای حلال بخوريم تا اينكه غذاهای بهداشتی و سالم اين كافران را. بنا براين ما به ندرت مكدونالد مرغ كنتكی بريان ....... و يا غذاهای آماده ديگر را خورديم ما افتخار می كنيم كه اين غذا ها را اگر چه سالم و بهداشتی بودند نخورديم. ما افتخار می كنيم كه به فرمايشات گوش فرا داديم. الله می دانی چرا اين كار را كرديم؟ به اين دليل كه خودت گفتی كافران نجس هستند ببين اين چيزی هست كه تو خودت به ما گفتی
سورهُ توبه9:28: ای اهل ايمان حقيقتا كافران نجس می باشند. پس بنا براين از امسال به آنها اجازه ندهيد كه به مسجدالحرام وارد شوند و اگر از فقر می ترسيد الله اگر بخواهد به زودی از مرحمت خود شما را بی نياز می كند و الله دانا و عاقل است
الله ما ايمان كامل به گفته های تو داريم وقتی كه اين كافران برای يك ميهمانی ما را به خانه هايشان دعوت می كنند وانمود ميكنيم كه افق فكری ما باز است وقتی ما به اين ميهمانيها می رویم به دقت دنبال علائمی كه حرام بودن اين غذا ها را مشخص كند ميگشتيم بيشتر اوقات ما فقط آبميوه می خوریم و لب به هيچ غذايی نمی زنيمِ به ميزبان می گوییم گرسنه نيستيم يا اينكه می گوییم مريضيم. الله تو فكر نمی كنی اين يك از خود گذشتگی بزرگ از طرف ما برای بزرگداشت فرامين تو بود؟ اگر به اشتباه ما غذای حرام مصرف كرديم ما را به خاطر اين اشتباه ببخش فكر می كنيم اينچنين خطاهايی از طرف تو بخشودنی است. ببين خودت در قرآن چه گفتی
سوره بقره: 2:173: به تحقيق الله بر شما حرام گردانيد مردار و خون و گوشت خوك و هر كشته ای كه به غير از نام الله ذبح شده باشد ولی اگر به دليل احتياج به خوردن آن مجبور شود در صورتی كه تمايل نداشته باشد و از اندازهُ سدّ رمق نيز تجاوز نكند. گناهی بر او نخواهد بود كه به قدر احتياج صرف كند كه محققا الله در حق خلق آمرزنده و مهربان است.
ولی الله چيزی كه برای ما معما شده اين است كه چرا اين حرام خورها به نظر خيلی سالم به نظر مي رسند. اما خيلی از ماها علی رغم اينكه در زندگی فقط به خوردن حلال می پر دازيم به اندازه آنها سالم و با نشاط نيستيم. ما فكر می كرديم كه بهترين راه سلامتی و كسب طول عمر خوردن غذاهای حلال است. اما چرا اين حرام خورها خيلی بهتر به نظر می رسند. الله جان تو به ما گفتی كه به دليل اينكه ما دنباله رو بهترين مذهب دنيا هستيم بهترين مردم دنيا هستيم برای تصديق آنچه خودت به ما گفتی بهتر است به فرمايشات خودت در قرآن توجه كنی
سورهُ آل عمران 3:110: شما نيكو ترين امتی هستيد كه قيام كردند مردم را به نيكو كاری دعوت كنند وا ز بدكاری باز دارند و ايمان به خدا آورند و اگر اهل كتاب همه ايمان آورند بر آنان چيزی در عالم بهتر از آن نيست. ليكن برخی از آنالن با ايمان و بيشتر فاسق و بد كارند. ودر آيه 85 همين سوره فرمودی : هر كس غير از اسلام دينی اختيار كند هرگز از او پذيرفته نيست و او در آخرت از زيان كاران است. الله بنا بر آنچه خودت گفتی ما از هر نظر بهترين مردم روی اين كره خاكی هستيم. اما با كمال تعجب می بينيم كه تمام دستاوردهای امروزه توسط اين كافران بدست می آيد. از وقتی تو پيغام دادن را توسط پيامبرت قطع كردی خيلی چيزها تغيير كرده كه نمی توان آنها را در يك ايميل گنجاند. الله چرا ما نمی توانيم با تو يك ارتباط راديويی داشته باشيم در حالی كه اين كافران تمام نقاط اين كره خاكی را به طريق الكترونيكی به هم متصل كرده اند چگونه اين كافران در حال پاگذاری به كرات ديگری كه تو خلق كرده ای می باشند اما ما عاجزيم كه حتی ردی از محل اقامت تو پيدا كنيم. چرا تو به پيروان حقيقی خودت اين توانايی را نمی دهی كه به موفقيت های غير قابل باور اين كافران دست يابند. موضوع ديگری كه ما را سردرگم می كند موضوع داروست همه داروهای مدرن نجات دهنده و اختراعات پزشكی نظير پنی سيلين انتی بيوتيك اشعه ايكس شيمی درمانی, سی تی اسك سونو گرافی ماموگرافی و ..... بوسيله كافران اختراع شده اند. ما از گفتن اينها نفرت داريم اما ای الله ما چاره ديگر نداريم چون زندگی ما كاملا به اين كفار بستگی دارد. ای الله چرا بايد اينطور باشد الله حد اقل اين توانايی را به ما بده كه بتوانيم در موقع مواجه شدن با بيماری جان خود را نجات دهيم. الله به نظر می رسد كه تو به تدريج ما را به دست فراموشی سپرده ای. الله بگو چه خطايی از ما سر زده تا آنجا كه می دانيم گناهی از ما سر نزده است
ولی الله چيزی كه برای ما معما شده اين است كه چرا اين حرام خورها به نظر خيلی سالم به نظر مي رسند. اما خيلی از ماها علی رغم اينكه در زندگی فقط به خوردن حلال می پر دازيم به اندازه آنها سالم و با نشاط نيستيم. ما فكر می كرديم كه بهترين راه سلامتی و كسب طول عمر خوردن غذاهای حلال است. اما چرا اين حرام خورها خيلی بهتر به نظر می رسند.

الله جان تو به ما گفتی ما بهترين مردم دنيا هستيم


الله جان تو به ما گفتی كه به دليل اينكه ما دنباله رو بهترين مذهب دنيا هستيم بهترين مردم دنيا هستيم برای تصديق آنچه خودت به ما گفتی بهتر است به فرمايشات خودت در قرآن توجه كنی: سورهُ آل عمران 3:110: شما نيكو ترين امتی هستيد كه قيام كردند مردم را به نيكو كاری دعوت كنند وا ز بدكاری باز دارند و ايمان به خدا آورند و اگر اهل كتاب همه ايمان آورند بر آنان چيزی در عالم بهتر از آن نيست. ليكن برخی از آنالن با ايمان و بيشتر فاسق و بد كارند. ودر آيه 85 همين سوره فرمودی : هر كس غير از اسلام دينی اختيار كند هرگز از او پذيرفته نيست و او در آخرت از زيان كاران است. الله بنا بر آنچه خودت گفتی ما از هر نظر بهترين مردم روی اين كره خاكی هستيم. اما با كمال تعجب می بينيم كه تمام دستاوردهای امروزه توسط اين كافران بدست می آيد. از وقتی تو پيغام دادن را توسط پيامبرت قطع كردی خيلی چيزها تغيير كرده كه نمی توان آنها را در يك وبلاگ گنجاند. الله چرا ما نمی توانيم با تو يك ارتباط راديويی داشته باشيم در حالی كه اين كافران تمام نقاط اين كره خاكی را به طريق الكترونيكی به هم متصل كرده اند چگونه اين كافران در حال پاگذاری به كرات ديگری كه تو خلق كرده ای می باشند اما ما عاجزيم كه حتی ردی از محل اقامت تو پيدا كنيم. چرا تو به پيروان حقيقی خودت اين توانايی را نمی دهی كه به موفقيت های غير قابل باور اين كافران دست يابند. موضوع ديگری كه ما را سردرگم می كند موضوع داروست همه داروهای مدرن نجات دهنده و اختراعات پزشكی نظير پنی سيلين انتی بيوتيك اشعه ايكس شيمی درمانی, سی تی اسك سونو گرافی ماموگرافی و ..... بوسيله كافران اختراع شده اند. ما از گفتن اينها نفرت داريم اما ای الله ما چاره ديگر نداريم چون زندگی ما كاملا به اين كفار بستگی دارد. ای الله چرا بايد اينطور باشد الله حد اقل اين توانايی را به ما بده كه بتوانيم در موقع مواجه شدن با بيماری جان خود را نجات دهيم. الله به نظر می رسد كه تو به تدريج ما را به دست فراموشی سپرده ای. الله بگو چه خطايی از ما سر زده تا آنجا كه می دانيم گناهی از ما سر نزده است.
در حقيقت تعدادی از هموطنان ما در بهشتهای اسلامی تو در حال به اجرا گذاری دستورات ناب تو می باشند. اما با وجود اين تو هنوز از آنها راضی نيستی و انواع بلايای طبيعی و رنج های غير قابل قياس را برای آنها فرو می فرستی. ما فكر می كرديم اين بلايای طبيعی نظير سيل و قحطی و طوفان را لايق ان كافران ميدانی. الله آيا اين عادلانه است كه آنهايی را كه به تو ايمان دارند در رنج نگه داری و كافران از بلايا كاملا مصون باشند. خدا جان ما كارهايمان بی نتيجه مانده ما هر روز از طرف آزاد انديشها و سكولارها مورد تهاجم قرار می گيريم. ما فكر می كرديم اينترنت (هديه تو به بشر) در اختيار ما خواهد بود ما مبلغ هنگفتی را برای ساختن سايت هايی كه به تو اختصاص داشته باشد خرج كرديم. ما فكر می كرديم اينترنت چون اسلحه ای بدست ما خواهد بود تا به وسيله آن همه مردم كره زمين را به اسلام دعوت كنيم. ما فكر می كرديم ميتوانيم با انديشه روشنمان يك در ده از اين دگر انديشان و كافران را از بين ببريم. از مقاله ها بحث ها و نويد های زندگی جاويدان و بهشت سخن رانديم در همه اين سايتها از اين چرخه ها استفاده كرديم. افراد ما به دليل پيروی از دستورات تو نظير خواندن نماز و روزه و حج و اجرای آن در داخل و خارج بسيار مشغولند. به اين دليل است كه آنها قادر نيستند مقاله های جديد و اصيل بنويسند. الله جان چه اشكالی دارد كه ما مطالبمان را همانند يك چرخه مرتب در سايت ها تكرار كنيم نوشته های خودت هم خيلي تكراريست. بعضي اوقات اين دگر انديش ها و سكولارها از ما سوال می كنند برای چه مطالب قرآن اين همه تكراری است ما با گفتن اينكه اين تكرار ها برای تاُكيد بيشتر است آنها را ساكت می كنيم. ما همان كاری را كه خودت انجام دادی تكرار می كنيم يعنی سپردن به حافظه موقت و چسباندن در جاي ديگر cut and paste , cut and paste , cut and paste,..... \nما به مطالب جديد دسترسی نداريم كه يك سايت جديد برای تو درست كنيم. در اين بهشتهای اسلامی تو پولهای زيادی خرج اسلام می شود ما اين قدر به كپی كردن و چسباندن در جاي ديگر ادامه می دهيم تا سايتهای برادران اسلامی همه مثل هم بشوند شبيه آيه های قرآن خودت. تنها چيزی كه ما كم داريم اين است كه آنقدر قدرت مغزی نداريم كه اين سكولارها و دگر انديشها را ساكت كنيم. به اين دليل هست كه ما به انجام تكاليف بيشتری نيازمنديم ما شب و روز مشغول انجام دادن تكاليفمان هستيم در حقيقت ما آنقدر مشغول انجام تكاليفمان هستيم كه نه تنها در خانه بلكه در بيرون از منزل نيز به انجام تكاليف خود می پردازيم. ببين چقدر ما با استعداد و با هوش هستيم سكولار ها و آزاد انديش ها هرگز تكاليفشان را انجام نمی دهند. براي همين است كه ما برای آنها صحبت می كنيم كه چگونه يك مقاله بنويسند و قتی ما اين كار را می كنيم خيلی به ايمان خودمان می باليم. اما به نظر می رسد كه اين جنگ اينترنتی نيز به نفع سكولارها و دگر انديش ها تمام شود. حقيقتا اينترنت ما را به آتش كشانده يك روز در ميان ما در اين سايتهای اينترنتی كه متعلق به سكولارها و دگر انديشان هست به مطالب جديدی بر می خوريم كه پيروان تو قادر نيستند از پس آنها بر بيايند خيلی برای ما شرم آور است وقتی كه متوجه می شويم اين دگر انديشها و سكولارها روزی يكی از پيروان تو بوده اند. اگر دوست داری در مورد آنها بيشتر بدانی می توانيم آدرس ايميل آنها را همراه با مقالات كفر آميزی كه جراُت به نوشتن آن كردند برای تو بفرستيم. الله آيا تو خودت عقيدهُ آنها را نسبت به خود تغيير دادی؟ ما اين مطلب را از گفته های بی شمار خودت استنباط كرديم اگر فراموش كردی چند نمونه از اين آيه ها را برای ياد آوری در اينجا متذكر می شويم: ",1]
);
//-->
در حقيقت تعدادی از هموطنان ما در بهشتهای اسلامی تو در حال به اجرا گذاری دستورات ناب تو می باشند. اما با وجود اين تو هنوز از آنها راضی نيستی و انواع بلايای طبيعی و رنج های غير قابل قياس را برای آنها فرو می فرستی. ما فكر می كرديم اين بلايای طبيعی نظير سيل و قحطی و طوفان را لايق ان كافران ميدانی. الله آيا اين عادلانه است كه آنهايی را كه به تو ايمان دارند در رنج نگه داری و كافران از بلايا كاملا مصون باشند. خدا جان ما كارهايمان بی نتيجه مانده ما هر روز از طرف آزاد انديشها مورد تهاجم قرار می گيريم. ما فكر می كرديم اينترنت (هديه تو به بشر) در اختيار ما خواهد بود ما مبلغ هنگفتی را برای ساختن سايت هايی كه به تو اختصاص داشته باشد خرج كرديم. ما فكر می كرديم اينترنت چون اسلحه ای بدست ما خواهد بود تا به وسيله آن همه مردم كره زمين را به اسلام دعوت كنيم. ما فكر می كرديم ميتوانيم با انديشه روشنمان يك در ده از اين دگر انديشان و كافران را از بين ببريم. از مقاله ها بحث ها و نويد های زندگی جاويدان و بهشت سخن رانديم در همه اين سايتها از اين چرخه ها استفاده كرديم. افراد ما به دليل پيروی از دستورات تو نظير خواندن نماز و روزه و حج و اجرای آن در داخل و خارج بسيار مشغولند. به اين دليل است كه آنها قادر نيستند مقاله های جديد و اصيل بنويسند. الله جان چه اشكالی دارد كه ما مطالبمان را همانند يك چرخه مرتب در سايت ها تكرار كنيم نوشته های خودت هم خيلي تكراريست. بعضي اوقات اين دگر انديش ها از ما سوال می كنند برای چه مطالب قرآن اين همه تكراری است ما با گفتن اينكه اين تكرار ها برای تاُكيد بيشتر است آنها را ساكت می كنيم. ما همان كاری را كه خودت انجام دادی تكرار می كنيم يعنی سپردن به حافظه موقت و چسباندن در جاي ديگر cut and paste , cut and paste , cut and paste,.....

ما به مطالب جديد دسترسی نداريم كه يك سايت جديد برای تو درست كنيم. در اين بهشتهای اسلامی تو پولهای زيادی خرج اسلام می شود ما اين قدر به كپی كردن و چسباندن در جاي ديگر ادامه می دهيم تا سايتهای برادران اسلامی همه مثل هم بشوند شبيه آيه های قرآن خودت. تنها چيزی كه ما كم داريم اين است كه آنقدر قدرت مغزی نداريم كه اين سكولارها و دگر انديشها را ساكت كنيم. به اين دليل هست كه ما به انجام تكاليف بيشتری نيازمنديم ما شب و روز مشغول انجام دادن تكاليفمان هستيم در حقيقت ما آنقدر مشغول انجام تكاليفمان هستيم كه نه تنها در خانه بلكه در بيرون از منزل نيز به انجام تكاليف خود می پردازيم. ببين چقدر ما با استعداد و با هوش هستيم سكولار ها و آزاد انديش ها هرگز تكاليفشان را انجام نمی دهند. براي همين است كه ما برای آنها صحبت می كنيم كه چگونه يك مقاله بنويسند وقتی ما اين كار را می كنيم خيلی به ايمان خودمان می باليم. اما به نظر می رسد كه اين جنگ اينترنتی نيز به نفع سكولارها و دگر انديش ها تمام شود. حقيقتا اينترنت ما را به آتش كشانده يك روز در ميان ما در اين سايتهای اينترنتی كه متعلق به سكولارها و دگر انديشان هست به مطالب جديدی بر می خوريم كه پيروان تو قادر نيستند از پس آنها بر بيايند خيلی برای ما شرم آور است وقتی كه متوجه می شويم اين دگر انديشها و سكولارها روزی يكی از پيروان تو بوده اند. اگر دوست داری در مورد آنها بيشتر بدانی می توانيم آدرس ايميل آنها را همراه با مقالات كفر آميزی كه جراُت به نوشتن آن كردند برای تو بفرستيم. الله آيا تو خودت عقيدهُ آنها را نسبت به خود تغيير دادی؟ ما اين مطلب را از گفته های بی شمار خودت استنباط كرديم اگر فراموش كردی چند نمونه از اين آيه ها را برای ياد آوری در اينجا متذكر می شويم:
سوره يونس 10:100: هيچ كدام از نفوس بشر را تا خدای رخصت ندهد ايمان نياورند و پليدی را خدا برای مردم بی خرد كه عقل را به كار نبندند مقرر داشته است. سوره فاطر 35:8: الله هر كه را خواهد گمراه كرده و هر كه را خواهد هدايت سازد. پس تو نفس شريف خود را برای هدايت اين مردم به غم و حسرت نينداز كه خدا به هر چه اينان كنند آگاه است. سوزه انعام 6:125: پس هر كه را كه خدا هدايت او را طالب باشد قلبش به نور اسلام روشن و منشرح گردانيد و هر كه را خواهد گمراه گرداند و دل او را تنگ و سخت گرداند كه گويی می خواهد از زمين به آسمان رود اين است كه الله آنان را كه به حق نمی گروند مردود و پليد می گرداند. الله جان در ايميلی كه در جوابمان ميدهی علت ترسمان را تصديق بكن. اگر اين مطالب از جانب تو تصديق شد بهتر است ما وقتمان را برای اين كافران و دگر انديشان به هدر ندهيم چون اين خواسته خودت بوده است. الله جان باور كن ما هر روز شاهديم كه اين دگر انديشها و كافران به آهستگی اما با اطمينان در اين جنگهای اينترنتی بر ما فائق می آيند اما كاری از دست ما بر نمي آيد. برای اينكه موقعيت را دشوارتر كنند اين كافران و دگر انديش ها از اسمهای جعلی استفاده می كنند و هويت واقعی خود و محل زندگيشان را پنهان می كنند. الله جان لطفا سوء تفاهم نشود ما خيلی تلاش كرديم كه پرده از چهره اين دشمنان اسلام برداريم ما آنها را مرتد ناميديم و حكم جهاد بر عليه آنها صادر كرديم ما هرگز فرمايشات تو را در مورد اين كافران فراموش نكرديم به عنوان يك حرفه ای نكاتی از فرمايشات خودت را خاطر نشان می كنيم. سوره نساء 4:137: آنان كه به غيب ايمان آوردند و سپس كافر شدند باز ايمان آورده و دگر بار كافر شدند پس بر كفر خود افزودند اينان را الله نخواهد بخشيد و به راهی هدايت نخواهد فرمود. سوره نحل 16:106: هر آن كس بعد از اينكه به الله ايمان آورده باز كافر شد نه آنكه به زبان از روی اجبار كافر شود و دلش در ايمان ثابت باشد. بلكه به اختيار كافر شود وبا رضا و رغبت و با هوای نفس دلش آكنده به ظلمت كفر گشت بر آنها خشم و غضب الله و عذاب سخت دوزخ خواهد بود. سوره الشوری 42:16: و آنان كه در دين الله جدل و احتجاج بر گزينند پس از آنكه خلق دعوت او را پذيرفتند حجت آنها نزد الله لغو و باطل است و بر آنها قهر و عذاب سخت خواهد بود
سوره يونس 10:100: هيچ كدام از نفوس بشر را تا خدای رخصت ندهد ايمان نياورند و پليدی را خدا برای مردم بی خرد كه عقل را به كار نبندند مقرر داشته است. سوره فاطر 35:8: الله هر كه را خواهد گمراه كرده و هر كه را خواهد هدايت سازد. پس تو نفس شريف خود را برای هدايت اين مردم به غم و حسرت نينداز كه خدا به هر چه اينان كنند آگاه است. سوزه انعام 6:125: پس هر كه را كه خدا هدايت او را طالب باشد قلبش به نور اسلام روشن و منشرح گردانيد و هر كه را خواهد گمراه گرداند و دل او را تنگ و سخت گرداند كه گويی می خواهد از زمين به آسمان رود اين است كه الله آنان را كه به حق نمی گروند مردود و پليد می گرداند. الله جان در ايميلی كه در جوابمان ميدهی علت ترسمان را تصديق بكن. اگر اين مطالب از جانب تو تصديق شد بهتر است ما وقتمان را برای اين كافران و دگر انديشان به هدر ندهيم چون اين خواسته خودت بوده است. الله جان باور كن ما هر روز شاهديم كه اين دگر انديشها و كافران به آهستگی اما با اطمينان در اين جنگهای اينترنتی بر ما فائق می آيند اما كاری از دست ما بر نمي آيد. برای اينكه موقعيت را دشوارتر كنند اين كافران و دگر انديش ها از اسمهای جعلی استفاده می كنند و هويت واقعی خود و محل زندگيشان را پنهان می كنند. الله جان لطفا سوء تفاهم نشود ما خيلی تلاش كرديم كه پرده از چهره اين دشمنان اسلام برداريم ما آنها را مرتد ناميديم و حكم جهاد بر عليه آنها صادر كرديم ما هرگز فرمايشات تو را در مورد اين كافران فراموش نكرديم به عنوان يك حرفه ای نكاتی از فرمايشات خودت را خاطر نشان می كنيم. سوره نساء 4:137: آنان كه به غيب ايمان آوردند و سپس كافر شدند باز ايمان آورده و دگر بار كافر شدند پس بر كفر خود افزودند اينان را الله نخواهد بخشيد و به راهی هدايت نخواهد فرمود. سوره نحل 16:106: هر آن كس بعد از اينكه به الله ايمان آورده باز كافر شد نه آنكه به زبان از روی اجبار كافر شود و دلش در ايمان ثابت باشد. بلكه به اختيار كافر شود وبا رضا و رغبت و با هوای نفس دلش آكنده به ظلمت كفر گشت بر آنها خشم و غضب الله و عذاب سخت دوزخ خواهد بود. سوره الشوری 42:16: و آنان كه در دين الله جدل و احتجاج بر گزينند پس از آنكه خلق دعوت او را پذيرفتند حجت آنها نزد الله لغو و باطل است و بر آنها قهر و عذاب سخت خواهد بود.

الله ما تعدادی ايميل انزجار ' تهديد' و اخطار آميز به آنها فرستاديم

الله ما تعدادی ايميل انزجار ' تهديد' و اخطار آميز به آنها فرستاديم. در بعضی از اين ايميل ها ما آنها را تهديد كرديم كه سرشان را می بريم. همانطور كه آموزش خودت بوده و پيامبرت نيز به آن عمل كرده. اما آنها اصلا اهميت نمی دهند. آنها از سلمان رشدی و تسليمه نسرين خطر ناك تر شده اند. الله جان به ما كمك كن كه اين مرتد ها را پيدا كنيم. تو گفتی كه از همه داناتری ما مطمئنيم كه تو فراموش نكردی كه در فرمايشاتت هر ورق از قرآن را تحسين كردی. آيا تو يك ظبط صوت داری؟ لطفا اين نوار را برگردان به 1400 سال پيش ما می دانيم كه در آيه ذيل فرمودی در مورد ايمان نبايد هيچگونه سوالی بكنيد. سوره المائده 5:101: ای اهل ايمان هرگز از چيزهايی مپرسيد كه اگر فاش شود شما را زشت و بد می آيد و غمناك می شويد و اگر پرسش آن را هنگام نزول قرآن واگذاريد. قرآن برای شما هر آنچه مصلحت است بيان می دارد. و الله از اعقاب سوالات بيجای شما در گذشت كه الله بخشنده و بردبار است. سورهاالمائده 5:102: قومی پيش از شما هم سوال از آن امور نمودند آنگاه كه برايشان بيان شد كافر شدند. الله اين خيلی مسخره است كه اگر ما سوالی در مورد اسلام بكنيم منجر به بی ايمانيمان بشود. حالا ما می فهميم كه چرا تو مجازاتهای سختی را برای آنها كه سوال می كنند نظير كافران و دگر انديشان در نظر گرفته اي. الله ما به راستی خيلی كنجكاويم كه بدانيم آيا تو برای جلو گيری از كج فهمی ها جايی را برای ضبط بياناتت نظير يك سي دی يا يك كاست يا يك دی وی دی در نظر گرفته ای يا نه؟ الله لطفا ما را به خاطر چنين تقاضاهايی ببخش ما به وحی تو به طور اظطراری نيازمنديم لطفا به ما بگو سلمان رشدی و تسليمه نسرين كجا هستند. آنها هر روز دارند چند برابر مي شوند. وقتی ايميلت را دريافت كرديم فورا آن را به طرفدارانت نظير گروه های طالبان و ديگر گروه های اسلامی می دهيم كه حساب آنها را برسند. ما خيلی سعی كرديم كه با عقل و منطق اين دشمنان اسلام را سركوب كنيم اما نتوانستيم بنا بر اين چاره ای نداريم جز اينكه آنها را از نظر جسمی نابود كنيم. اين همان چيزی است كه معمولا تو به وسيله آن پيروز می شدی. اينطور نيست؟ كشتار در ايران بنگلادش افغانستان و سودان را به ياد می آوری؟ اين تنها زبانی است كه تو در قرآن بوسيله آن با كافران و دگر انديشان سروكار داری. الله نگاه كن در كلام پاكت چه نوشته ای:
سوره بقره 2:193: با كافران جهاد كنيد تا فتنه و فساد از روی زمين برطرف شود و همه را آيين خدا باشد و اگر فتنه و جنگ دست كشيدند ستم جز بر ستمكاران روا نيست. سوره المائده 5:33: همانا كيفر آنان كه با خدا و رسول او به جنگ برخيزند و به فساد كوشند در زمين جز اين نباشد كه آنها را به قتل رسانند و يا دست وپايشان به خلاف ببرند و يا با نفی بلد و تبعيد از سرزمين صالحان دور كنند. اين ذلت و خواری عذاب دنيوی آنهاست و اما در آخرت باز به عذابی بزرگ گرفتار خواهند شد. سوره محمد 47:4: شما مومنان چون با كافران روبرو شويد بايد آنها را گردن بزنيد تا آنگاه از خونريزی زياد دشمن را از پا در آوريد. پس از آن اسيران جنگ را محكم به بند كشيد كه بعدا آنها را آزاد كنيد يا فدا بگيريد تا جنگ سختيهای خود را فرو گذارد. اين حكم قعلی است و اگر الله می خواست خود از كافران انتقام می كشيد و همه را هلاك می كرد و ليكن اينها برای امتحان خلق به يكديگر است و آنها كه در راه الله كشته شوند خدا هرگز رنج اعمالشان را ضايع نگرداند. الله جان همان طور كه قبلأ گفتيم خيلی حرف ها داريم كه با تو بزنيم. اگر زبان ما را متوجه ميشوی و می توانی به ما جواب بدهی منتظر جوابت هستيم. ارادتمند و بنده تو هل لوم ونا. به دليل امنيتی ما از حروف رمزی شبيه انچه خودت در قرآن استفاده می كنی (الم طه حم و....) الله جان من مطمئن هستم كه تو می توانی اين حروف رااز رمز در بياوری.
سوره بقره2:193: با كافران جهاد كنيد تا فتنه و فساد از روی زمين برطرف شود و همه را آيين خدا باشد و اگر فتنه و جنگ دست كشيدند ستم جز بر ستمكاران روا نيست. سوره المائده 5:33: همانا كيفر آنان كه با خدا و رسول او به جنگ برخيزند و به فساد كوشند در زمين جز اين نباشد كه آنها را به قتل رسانند و يا دست وپايشان به خلاف ببرند و يا با نفی بلد و تبعيد از سرزمين صالحان دور كنند. اين ذلت و خواری عذاب دنيوی آنهاست و اما در آخرت باز به عذابی بزرگ گرفتار خواهند شد. سوره محمد 47:4: شما مومنان چون با كافران روبرو شويد بايد آنها را گردن بزنيد تا آنگاه از خونريزی زياد دشمن را از پا در آوريد. پس از آن اسيران جنگ را محكم به بند كشيد كه بعدا آنها را آزاد كنيد يا فدا بگيريد تا جنگ سختيهای خود را فرو گذارد. اين حكم قعلی است و اگر الله می خواست خود از كافران انتقام می كشيد و همه را هلاك می كرد و ليكن اينها برای امتحان خلق به يكديگر است و آنها كه در راه الله كشته شوند خدا هرگز رنج اعمالشان را ضايع نگرداند. الله جان همان طور كه قبلأ گفتيم خيلی حرف ها داريم كه با تو بزنيم. اگر زبان ما را متوجه ميشوی و می توانی به ما جواب بدهی منتظر جوابت هستيم. ارادتمند و بنده تو هل لوم ونا. به دليل امنيتی ما از حروف رمزی شبيه انچه خودت در قرآن استفاده می كنی (الم طه حم و....) الله جان من مطمئن هستم كه تو می توانی اين حروف رااز رمز در بياوری.

خدای من! می بینید در دنیای شما چه خبر است


خدای من! می بینید در دنیای شما چه خبر است. می ترسم. از وقتی تصویرهای تلویزیونی را دیدم می ترسم. دلم نه فقط برای آدمها بلکه برای شما هم می سوزد. احساس می کنم بوی گند دنیایی که کارش به اینجا رسیده بیشتر از همه دارد شما را خفه می کند. راستش را بخواهید امشب بارها آرزو کردم کاش زنده نبودم و این دنیایی که این همه وحشی و کثیف و خشن است نمی دیدم.
دوست عزیز!
آقای محترم و دوست داشتنی! خانم نازنین و مهربان! مادر عزیز! پدرجان! نمی دانم چه خطابتان کنم. می دانید، امشب مانده بودم با چه کسی حرف بزنم. مانده بودم که این درد وحشتناک را با چه کسی بیان کنم. از دست تان بدجوری دلگیر بودم. نمی دانم چرا فکر می کردم در این ماجرا شما هم مقصرید. نمی دانم از فرط عظمت این فاجعه بود یا از بی پناهی خودم که فقط می توانستم به شما فکر کنم. به شما که آن بالا نشسته اید و همه چیز را می بینید. همه چیز را می بینید و همه چیز را می دانید. گاهی اوقات فکر می کردم کاش پای شما درکار نبود. دلم می خواست شما وجود نداشتید تا من هرچه دلم می خواست به این دنیای لجن کثیف می گفتم. دلم می خواست فکر کنم شما نیستید. دلم می خواست فکر کنم آن بالا هیچ خبری نیست. نمی دانم! شاید هم خبری نباشد و من زیادی خوش بین هستم.
اما اگر شما نباشید دنیا بدجوری کوچک می شود و ما بدجوری تنها می شویم. آن وقت، زمانی که آدم دلش می گیرد و غم و غصه خانه می کند توی دلش و از فرط رنج دلش می خواهد سرش را به دیوار بکوبد، باید با چه کسی حرف بزند؟ به همین دلیل فکر می کنم شما هستید. بهتر است باشید. البته من شما را در جاهای مختلف دیده ام. در خیلی جاهای بدی که هیچ کس نمی داند و خبر ندارد که من آنجاها رفته ام و در خیلی جاهای خوبی که من و شما آنجاها تنها بودیم. فقط من بودم و شما بودید.
دوست عزیز!امشب احساس می کردم دل شما هم بدجوری گرفته، نمی دانم. شاید هم دلم خوش است و اصلا عین خیالتان نیست. روزی هزارها آدم می میرند و صدها نفر همدیگر را می کشند، اصلا وقت ندارید فکر کنید که چه کسی چکار کرد و کی کی را کشت. ولی خواهش می کنم به حرف من گوش کنید. لااقل جوری رفتار کنید که من فکر کنم دارید به حرف من گوش می کنید. اگر شما هم به حرف من گوش نکنید من با چه کسی باید حرف بزنم؟ به چه کسی بگویم که از ترس دارم نابود می شوم؟ به چه کسی بگویم که نمی توانم جلوی لرزش شانه هایم را بگیرم و دائما احساس سرما می کنم؟ به چه کسی بگویم که احساس فلاکت و بدبختی می کنم؟ امشب داشتم به تلویزیون نگاه می کردم. دوربین تلویزیون چشم هایم را از تونل زمان و مکان عبور داد و رفتم به قلب خانه ای در عراق، پنج نفر ایستاده بودند، پنج نفر انسان قوی و درشت هیکل که معتقد بودند شما را بسیار دوست دارند و نام شما را فریاد می زدند. پنج سیاهپوش ایستاده بودند و روبرویشان یک جوان بیست و چند ساله آمریکایی روی زمین نشسته بود. بهت زده بود.
باورش نمی شد که درحال مرگ است. در حال مرگ. باورش نمی شد. بعد آن پنج سیاهپوش بیانیه ای خواندند، بعد یکی شان با شتاب چاقویی از زیر لباسش درآورد. از همان چاقوها که با آن حیوانات را می کشند. و بعد با صدای بلند خدا را یاد کرد. شما را می گویم. حتما صدایش را شنیدید. و بعد چاقو را گذاشت بیخ گردن مرد آمریکایی نارنجی پوش و جلوی دوربین سرش را برید. می خواستم سرم را برگردانم. نتوانستم. نتوانستم چشمم را ببندم. اختیار پلک هایم دست خودم نبود. و دیدم. دیدم که چاقوی بزرگ قصابی روی گردن مرد آمریکایی نارنجی پوش نشست. بقیه صحنه را توی ذهن خودم دیدم. انگار که من داشتم کشته می شدم. خون را دیدم که شتک زد روی زمین. و گردنم جای آن مرد آمریکایی بریده شد. فوران خون را جلوی چشمهایم دیدم. آن پنج نفر مواظب بودند که جلوی دوربین رفتارشان به اندازه کافی وحشت آور باشد. و بعد مرد فیلمبردار را دیدم که خون پاشیده بود به طرف دوربینش و او داشت با دقت این صحنه را فیلمبرداری می کرد. برای خدا این کار را می کرد. برای شما. شانه هایم لرزید و یک لحظه احساس بی کسی و تنهایی و وحشت تمام وجودم را فراگرفت. چقدر راحت می شود دیگری را نابود کرد. چقدر راحت! کسی را نابود کنی که نمی شناسی اش. آیا شما هم این صحنه را دیدید؟ مگر شما از رگ گردن به ما و به آن مرد آمریکایی نزدیکتر نیستید؟ آیا وقتی تیزی سرد و بیرحم چاقو را گذاشتند روی رگ گردن جوان آمریکایی شما تیزی چاقو را روی پیشانی تان احساس کردید؟ آیا دیدید که به اسم شما چه راحت آدم را سلاخی می کنند؟ دیدید که نام شما را با صدای بلند می برند و گلوی کسی را که فکر می کنند دشمن شماست، انگار که حیوانی باشد، چه راحت می درند؟ مطمئنم شما همانجا بودید و نگاه می کردید. و لابد می خواستید بگذارید انسان به بازی ای که آغاز کرده ادامه دهد. لابد همه بازیگران صحنه بودند. اما آقای عزیز! خانم محترم! هرچه که هستید، من اعتراض دارم! من به این بازی نکبت و آزاردهنده اعتراض دارم. شما حق ندارید ما را بازیچه دست تان بکنید. بیست سال، سی سال زندگی کنیم و بعد یک حیوان عقب مانده پیدا شود و سرمان را گوش تا گوش ببرد؟ به همین راحتی؟ عدالت تان کجا رفته؟ مهربانی تان همین بود؟ منظورتان از خدای بخشنده و مهربان همین بود؟ دلم از دست تان گرفت. هرروز کلی سوژه خندیدن داشتیم و با کلی آدم این طرف و آن طرف دنیا می خندیدیم. امروز احساس کردم خندیدن چه کار عبثی است. می دانید دقیقا از وقتی خبر فاجعه را دیدم، احساس کردم دیگر نمی شود خندید. اما نه، گریه نکنید! می دانم که شما هم امروز غمگین و دل گرفته اید. می دانم که شما هم بدجوری حال تان خراب است. می دانم که امروز حیثیت شما را هم نابود کرده اند. اما شما که با این چیزها طوری تان نمی شود. از این چیزها زیاد دیده اید. مطمئنم چشم تان پر است. همین چند روز پیش مگر این همه عکس را پخش نکردند توی دنیا. لابد همه آن چیزهایی که آن عکاس ها عکاسی کردند شما خودتان از نزدیک دیدید. زندان ابوغریب را می گویم که آن سرباز زن آمریکایی با غرور یک عراقی زندانی را برهنه انداخته بود کف زمین و گردنش را با افسار می کشید. فکر می کرد حیوان است. فکر می کرد آمده است تا عراقی ها را که حیوان هستند آدم کند. او نمی فهمید لخت و عور نگه داشتن چند مرد مسلمان عراقی در کنار هم از کشتنشان هم بدتر است. او نمی فهمید نباید آدمها را مثل حیوان نگاه کرد. خدای من! آیا شما آنجا بودید و این صحنه ها را دیدید؟ نکند به جای سرزدن به زندان ها و دیدن صحنه های تلخ و رنج آوری که به سر ما آدمها می آید سرتان را می اندازید پائین و می روید در مراسم دعای کلیسا و مسجد شرکت می کنید. نکند شما هم فقط دوست دارید جاهایی که بهتان خوش می گذرد و همه تعریف تان را می کنند بروید. دلم از دست تان گرفته. از این دنیایی که درست کردید دارد حالم به هم می خورد. یک مشت انسان را مثل حیوان در زندان لخت و عور نگه می دارند و گونی سرشان می کشند و مثل حیوان کتک شان می زنند.

اینها همان اشرف مخلوقات هستند که شما اینهمه گل مصرف کردید تا روح خودتان را در آنها بدمید و آدم شان کنید؟ اگر اشرف مخلوقات تان اینها هستند پس بقیه شان چیستند؟ آیا اینها همان موجوداتی هستند که این دنیای بزرگ را برایشان درست کردید تا آنها هر غلطی دلشان می خواهد بکنند؟ حتما می خواهید بگویید آن آمریکایی ها مسیحی واقعی نیستند و طرفداران القاعده مسلمان واقعی نیستند. پس ما باید ذره بین برداریم و دنبال طرفداران واقعی ات بگردیم که دنیا را نجات دهند؟ خواهش می کنم شما دیگر این حرفها را نفرمائید. نگوئید که طرفداران القائده مسلمان واقعی نیستند. مشکل فقط اینها نیستند، مگر چند روز قبل تعدادی مسلمان دیگر در افغانستان دو نفر سوئیسی بدبخت را سنگسار نکردند؟ سنگسار که بدتر از سربریدن است. یکی را می گذارند وسط جمعیت و اینقدر سنگ به او می زنند تا بمیرد. من سرخی خون او را که روی خاک خشک شده بود دیدم. خودم با همین چشم ها دیدم. با همین چشم ها. با همین چشم هایی که از ترس جرات نمی کنم آنها را ببندم مبادا خواب بریدن سر مردی بیگناه را ببینم که نه برای جنگ آمده بود و نه جنگیده بود. شاید بگوئید فقط القائده سر می برد و عراقی ها خیلی موجودات نازنین و مهربانی هستند و افغانی ها هم مردم زحمتکشی هستند. لطفا زیاد زحمت نکشید. اینها سوء سابقه زیاد دارند. همین عراقی ها وقتی عبدالسلام عارف رفت و علیه او کودتا شد، مگر سر طرفداران عارف را بغل خیابانهای بغداد گوش تا گوش نبریدند؟ مگر اسم سرزمین شان کربلا نیست، مگر اسم امام حسین ذبیح نیست و ذبیح به معنی سربریده نیست؟ آن خاک بوی خون می دهد. لابد امام حسین را هم اشغالگران آمریکایی و کانادایی و اسرائیلی و سوئدی سربریدند؟ مگر قاتلینش همین عراقی ها نبودند؟ لطفا بهانه نیاورید. تاریخ آنجا و جغرافیای آنجا بوی خون می دهد. مگر این عراقی ها در جریان جنگ این همه از جوانهای ما را نکشتند؟ مگر رهبرشان یک جانی قاتل نبود و ملتش مگر آن همه دوستش نداشتند؟ مگر کم از ما کشتند؟ قبول کنید ذات شان خراب است. مثل ما نیستند. البته ما هم عیب هایی داشتیم. ما هم گاهی اوقات کارهایی شبیه آنها کردیم. شما حتما یادتان است. بگذارید یک ماجرای ساده اش را بگویم. سال 1367 بود، یا 1368، در شهر همدان بود. سه نفر دزد رفتند به خانه رئیس بانک کشاورزی شهر همدان و برای این که پول بانک را بدزدند جلوی چشم رئیس بانک به همسرش تجاوز کردند و سر بچه اش را بریدند و وقتی پول ها را بردند سر خودش را هم بریدند. آخر در کجای دنیا برای دزدی پول سر می برند؟ حتما می خواهید بگوئید آنها لات و بی سر و پا بودند. نخیر استاد! من آنها را می شناسم. یکی شان مگر پسر یکی از مکبرهای مسجد همدان نبود که سر نماز اسم شما را می برد؟ حالا اینها مهم نیست، بعد که دزدها را گرفتند آنها را برای مجازات قصاص کردند. آنها را آوردند سر قبر بوعلی، سر قبر بوعلی سینا ی بیچاره که این همه زحمت کشید تا به عنوان دانشمند بزرگ دنیای اسلام به شما که خدایش بودید و به دین شما آبرو بدهد. آنها را بردند سرقبر بوعلی، یادتان هست چه کردند این مردم؟ سرتان را برنگردانید، خجالت نکشید، فقط به یاد بیاورید. می دانم که یادتان است. همین مردم شریف و پاکدامن نمازخوان شهر جمع شدند و وقتی برای قصاص جلوی چشم مردم سر قاتلین را با تبر می بریدند کف می زدند و هورا می کشیدند. دلشان خنک شده بود، همانطوری که عراقی هایی که تصاویر زندانی های ابوغریب را دیده بودند، وقتی سربریدن مرد جوان آمریکایی را دیدند دلشان خنک شد. مرده شور دلشان راببرد که باید خون ببینند تا دلشان خنک شود. من می دانم که شما همانجا سرقبر بوعلی سینا هم بودید و دیدید که بوعلی سینا هم گریه می کرد و حالش از مسلمان بودن خودش به هم می خورد. ناراحت نشوید، عصبانی نشوید. اگر هر کسی این چیزها را دیده بود همین حرفها را می زد، اگر دوست ندارید حرف بزنم بگوئید خفه شوم، اما می دانم که شما هم حالتان خوب نیست. شاید بگوئید این کارها به شما ربطی ندارد و در این ماجراهای جزئی دخالت نمی کنید. دوست عزیز! کار از این حرف ها گذشته. نمی توانید دخالت نکنید. آبرویتان درخطر است. باید دخالت کنید. وقتی کسی اسم شما را فریاد می زند و سر کسی را می برد، هرچه هم بانوی جوان و مسلمان مفسر روزنامه الحیات با چهره معصومانه اش که از خجالت رویش نمی شود توی دوربین نگاه کند قسم بخورد که اسلام این نیست، و این موجودات عضو القائده مسلمان نیستند کسی حرفش را قبول نمی کند. نه، استاد! اتفاقا اینها خیلی هم مسلمانند. از بقیه مسلمان ترند. یک روز هم نمازشان قضا نمی شود. یک بار هم لب به مشروب نزده اند. هر روز دست شان را بطرف شما دراز می کنند و برای پیروزی شان از شما کمک می خواهند. یعنی شما که اینهمه مورد توجه این ها هستید نمی توانید چیزی بگوئید یا کاری بکنید که دیگر از این اتفاقات نیفتد؟

ببخشید که پرت و پلا می گویم، حالم خراب است. بدبختی یکی دو تا نیست. داشتم فکر می کردم این آمریکایی های بدبخت اصلا عادت ندارند خون ببینند و خشونت جلوی چشم شان اتفاق بیفتد. یادم افتاد اینها هم خیلی بی گناه نیستند. راستش را بخواهید اینها از خیلی ملت ها وضع و حال شان خرابتر است. اینها اصلا اصل جنس هستند. یادم افتاد که در آمریکا تا همین چند دهه پیش سفید پوست ها چگونه سیاهان را لینچ می کردن. لینچ کردن در هیچ ملتی سابقه ندارد، اینکه یک گروه از مردان و زنان محترم و آبرومند شهر دسته جمعی یک سیاه را بگیرند و با چاقو تکه تکه اش کنند. مگر کوکلوس کوکلان هم مثل القائده برای سربریدن و تکه تکه کردن آدم نقاب نمی زدند؟ آمریکایی ها هم وقتی لینچ می کردند هیچ کس جرات نداشت اعتراضی به جمعیت خشمگین بی شعور بکند. و جالب است دوست عزیز، اتفاقا آنها که لینچ می کردند آدمهای اهل کلیسا و اهل دین بودند. بدبختی این است که آمریکایی ها هم بدسابقه اند. آنها هم در سربریدن و تکه تکه کردن آدمها سابقه دارند. مگر حاکم نظامی آمریکایی هانوی نبود که جلوی دوربین عکاسی مغز آن مرد ویتنامی را با گلوله پاشید کف خیابان؟ اصلا دنیای سرمایه داری همین است. وحشی است. ویرانگر است.

آمریکایی ها هم برای کشتن آدم از دوربین حیا نکردند. مگر دوربین با دوربین فرق می کند؟ و مگر ویتنامی و آمریکایی و عراقی و افغانی و ایتالیایی با هم فرق می کنند؟ مگر آدم با آدم فرق می کند؟ مگر ارزش جان آدمها یکی نیست؟ واقعا این آمریکایی ها موجودات کثیفی هستند و دنیای سرمایه داری پلید است. البته فقط آنها چنین نیستند. آن دانشجوی فارغ التحصیل رشته فلسفه دانشگاه پاریس هم وقتی رفت کامبوج و خواست سوسیالیسم کامبوجی را پیاده کند آدم کشتن را خوب بلد بود. پل پت وقتی رهبر خمرهای سرخ بود صدها هزار نفر را به خاطر اینکه جزو اشراف بودند یا ثروتمند بودند یا فقیر نبودند کشت. مگر او در دانشگاه فرانسه فلسفه نخوانده بود؟ یک روز خمرهای سرخ در پنوم پنه خیابانها را بستند و کف دست مردمی را که از خیابان عبور می کردند لمس کردند و هرکس کف دستش زبر نبود و معلوم بود کشاورز نیست وسط خیابان کشتند. دوست عزیز! کسانی که اعدام می کردند مزدور نبودند، پول نمی گرفتند. همه فدایی بودند. همه شان حاضر بودند برای کامبوج بمیرند و آدم بکشند. پل پت گفته بود: کامبوجی ها از ساقه برنج خلق شده اند و طرفدارانش برای اثبات همین نظریه احمقانه مثل آب خوردن آدم می کشتند. سن متوسط ارتش خمرهای سرخ پانزده سال بود.

خدای من! می بینید در دنیای شما چه خبر است. می ترسم. از وقتی تصویرهای تلویزیونی را دیدم می ترسم. دلم نه فقط برای آدمها بلکه برای شما هم می سوزد. احساس می کنم بوی گند دنیایی که کارش به اینجا رسیده بیشتر از همه دارد شما را خفه می کند. راستش را بخواهید امشب بارها آرزو کردم کاش زنده نبودم و این دنیایی که این همه وحشی و کثیف و خشن است نمی دیدم. دنیایی که در آن اسرائیلی ها با گلوله وسط خیابان برای خدا و برای بیت المقدس آدم می کشند. دنیایی که دخترک فلسطینی هفده ساله به جای اینکه جوانی کند و از این جهان لذت ببرد خودش را و عده بیگناهی یهودی را برای خدا و وطن می کشد. دنیایی که در آن زندانی ها را در ابوغریب مثل حیوان گردن می بندند و این سو و آن سو می کشند و برای آزادی و دموکراسی شکنجه می دهند. دنیایی که در آن جلوی دوربین و جلوی چشمان وحشت زده میلیاردها انسان برای حفظ دین خدا یک آمریکایی را سر می برند و یک ایتالیایی را می کشند. دنیایی که در آن خون کسانی که طالبان برای رضای خدا سنگسار کرده است روی سنگ ها خشک شده است. دنیایی که هر روز یک جسد تیتر اول خبرهای آن است.
خدای من!من از این دنیا متنفرم. بوی گند همه جا را فرا گرفته است. دلم برای همه آدمهایی که در وحشت زندگی می کنند می سوزد. احساس می کنم انگار تیزی یک چاقو را در چشم خدا فرو کرده اند. خدای من! لطفا چشم هایت را باز کن و ببین چه دنیایی درست کرده ای.